یاحسین
مفید و متنوع
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان یاحسین و آدرس hossein54.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





افسران - نمیدونم چرا شعار امسال آقا یادمون رفت.....(خلاصش مرگ برآمریکا بود...)(خواندن متن کامل)


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع), ] [ 21:44 ] [ حسینعلی ]

افسران - مابه آمریکا اجازه نفوذ نمی دهیم /  ...we will not allow the US


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _امام خامنه ای ، نفوذ و حضور ، امریکا , ] [ 21:39 ] [ حسینعلی ]


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _ امام خامنه ای ، بصیرت ، نگاه , ] [ 21:35 ] [ حسینعلی ]

 

  • 1
افسران - ترک گناه

 


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _ ترک گناه و تربیت خدا, ] [ 21:32 ] [ حسینعلی ]

1 _ سریعا حالت حرکت خود را تغییر دهید مثلا اگر در حال نشستن هستید ، بایستید و اگر در حال درازکشید ، بنشینید و ....

2 _ در این هنگام فورا محلی که در آن عصبانی شده اید را ترک نمائید به عنوان مثال اگر این اتفاق در اتاق افتاده به آشپزخانه بروید یا اصلا منزل را ترک نمائید .

3 _ خصوصیات خوب و رفتارهای مثبت فردی که باعث عصبانی شدن شما شده را به یاد آورید تا نسبت به وی حسن ظن پیدا کنید .

4 _ همیشه به نفر عصبانی یک لیوان آب خنک تعارف نمائید که عصبانیت وی فروکش خواهد کرد .   


برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _ خشم _ عصبانیت _ عدم صبر و حوصله, ] [ 21:18 ] [ حسینعلی ]

ولادت
عبد صالح خدا « رجبعلی نکوگویان » مشهور به « جناب شیخ » و « شیخ رجبعلی خیاط » در سال 1262 هجری شمسی، در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش « مشهدی باقر » یک کارگر ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت و رجبعلی را که از خواهر و برادر تنی بی بهره بود، تنها گذاشت.
از دوران کودکی شیخ بیش از این اطلاعاتی در دست نیست. اما او خود، از قول مادرش نقل می‌کند که:


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]
1. اطلاع از غیب و ظهور کراماتحضرت آیت الله بهجت از آن دسته اولیای خداست که بر خلاف غالب مردم که از عالم غیب اطلاعی ندارند، به قدرت خداوند متعال به مقاماتی رسیده که می تواند عوالمی از غیب را مشاهده کند. و شاید کثرت تکرار ذکر« یا ستار » توسط ایشان در خلوت و جلوت، و در حال نشستن و برخاستن از این حقیقت حکایت داشته باشد.


 آیت الله مصباح یزدی در این باره می فرماید: 

« به نظر می رسد ایشان از نظر مراتب عرفانی و کمالات معنوی در مقامی هستند که غالباً عوالمی از غیب را شاهدند. و چه بسا در آن، حقایقی از جمله حقیقت بعضی افراد را آشکارا ( با دیده دل) می بینند، اما چون خود نمی خواهند افراد را این چنین ببینند، غالباً ذکر « یا ستار » را تکرار می کنند و از خداوند می خواهند آنچه را که می بینند بر ایشان پنهان سازد. »

در واقع امثال این امور از جمله کراماتی محسوب می شود که از اولیای خدا صادر می گردد، و ظهور کرامات رهاورد مجاهدت و مخالفت ممتدّ با هوا و هوس می باشد، و آیت الله بهجت شخصیتی است که در طول عمر با قصد خالص و توجه تامّ به حضرت حقّ سبحانه به خودسازی و تهذیب پرداخته است، لذا ظهور کرامات و امور خارق العاده از ایشان امری به دور از ذهن نیست؛ بلکه افرادی که با ایشان مصاحبت دارند نمونه های آن را بالعیان از ایشان مشاهده می‌کنند.

آیت الله مصباح با ذکر چند شاهد مثال در این باره می گوید:
« کسانی که سالیان متمادی با آیت الله بهجت معاشرت داشتند، گاهی چیزهایی از ایشان میدیدند که به اصطلاح «کرامت» و امر خارق العاده است، هر چند طوری برخورد می کردند که معلوم نشود امری که از ایشان به ظهور پیوسته کاملا" یک امر خارق العاده ای است.
که چند نمونه را بیان می کنم:

زمانی که حضرت امام(ره) در تبعید به سر می برند ( گویا در ترکیه بودند)، بسیاری از فضلا و بزرگان علاقمند به ایشان، مورد آزار و اذیت دستگاه قرار می گرفتند. و به محض اینکه کلمه ای می گفتند یا رفتاری از آنها ظاهر می شد، از منبر بازشان می داشتند و آنها را جلب می کردند و مدتها زندان بودند و به جاهایی می بردند که دیگران خبر نداشتند. از جمله یادم می آید زمانی آقای جنتی تحت تعقیب قرار گرفتند و ایشان را گرفتند و به واسطه قرائن همه ما نگران بودیم ایشان را خیلی اذیت کنند. من آمدم خدمت آقای بهجت (حفظه الله تعالی) و جریان را حضورشان توضیح دادم، ایشان تأملی کردند و فرمودند:

« ان شاء الله خبر آزادی ایشان را برای من بیاورید ».

این فرمایش اشاره ای بود به اینکه آقای جنتی به زودی آزاد می شوند و مشکلی نخواهد بود، البته این سخن را ممکن است هر کسی بگوید، اما فرمایش آقای بهجت در آن موقعیت، مژده ای برای ما بود و ما مطمئن بودیم که آقا می دانند که این جریان ادامه پیدا نمی کند و مشکلی پیش نمی آید،؛ ولی مواردی هم بود که مثلاً ما به ایشان عرض می کردیم برای شخصی دعا بفرمایید، ولی آقا چنین چیزی نمی گفتند و شخص مورد نظر نیز به زودی آزاد نمی شد.

نمونه دیگر:
« برای خانواده ای حادثه ناگواری پیش آمده بود، به این صورت که در شب عروسی دشمنان عروس آمده بودند و عروس را از خانه اش دزدیده بودند، و کسی اطلاع نداشت که عروس را کجا برده اند، شب عروسی بود خانواده عروس و داماد جمع شده بودند مراسم عروسی را برگزار کنند و نزدیک غروب دیده بودند عروس نیست خیلی نگران شده بودند و جاهایی را که احتمال می دادند جستجو کرده بودند.
و به هر حال پدر و مادر عروس خیلی دستپاچه می شوند، یکی از دوستان ما که همسایه آنان بود می گوید: من هیچ چاره ای ندیدم، گفتم: می روم خدمت آقای بهجت عرض می کنم ببینم ایشان چه می گویند. با شتاب فراوان و ناراحتی آمدم خدمت ایشان و داستان را گفتم. آقا تأملی کردند و به طور خیلی عادی فرمودند:

« بروید حرم، شاید آمده باشد حرم! »

ایشان بر می گردد و مطمئن می شود که باید همین کار را انجام بدهد، به خانواده عروس اطلاع می دهد و آنها میآیند و در بالا سر حضرت معصومه علیها السلام عروس را پیدا می کنند. حالا جریان چه بوده دقیقاً یادم نیست، ولی هیچ احتمال نمی دادند که بتوانند او را در چنین موقعیتی پیدا کنند. »

نمونه دیگر:
« یکی از دوستان می گفت: خانم من باردار بود و نزدیک ماه رمضان می خواستم به مسافرت بروم. برای خداحافظی و التماس دعا رفتم خدمت آقای بهجت. ایشان مرا دعا کردند و فرمودند:
« در این ماه خدا پسری به شما عطا خواهد کرد، اسمش را محمد حسن بگذارید. » در حالی که آقا علی الظاهر اصلا" اطلاعی نداشتند که خانم من حامله است، و طبعاً راهی برای تشخیص اینکه پسر است یا دختر و در چه تاریخی متولد می شود نبود. اتفاقاً در شب نیمه رمضان بچه ما متولد شد و اسمش را محمد حسن گذاشتیم.

از این گونه امور برای ایشان خیلی ظاهر می شد، اما ابداً ایشان اظهار نمی کنند و همین ها را هم راضی نیستند جایی نقل بشود، ولی برای اینکه مؤمنین بدانند که در این زمان هم خدا به بعضی از بندگانش عنایت دارد و اگر کسانی صادقانه راه بندگی خدا را طی کنند، خدا آنها را راهنمایی می کند؛ که: « والَّذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: و حتماً آنان را که در راهِ ما تلاش و مجاهدت کنند، به راههای خود هدایت می کنیم. سوره عنکبوت/ 69 »

راه تکامل و انسانیت بسته نیست و در این زمان نیز کسانی که بخواهند راه تقرب خدا را طی کنند، در سایه عنایات ولی عصر(عج) و احیاناً به دست این چنین بندگانی که در بین مردم حضور دارند، می توانند به مراتبی از کمال و قرب خدا نایل گردند. اینها همه برای ما می تواند امید بخش باشد و بر ایمان ما بیفزاید.
اینها حقایق ثابتی است. شوخی نیست، حقایق عینی است که وجود دارد و می توانیم ببینیم و آثارش را درک کنیم و خود را قدری از شیفتگی به دنیا و زرق و برقهای آن رها کنیم و بدانیم که لذت و خوشی منحصر به لذتهای حیوانی و شیطانی نیست. انسان می تواند به کمالاتی و لذتهایی برسد که قابل مقایسه با این لذتهای مادی نیست؛ ولی افسوس که ضعف معرفت و ایمان از یک طرف، و هجوم عوامل شیطان داخلی و خارجی، انسانی و جنّی از طرف دیگر آن قدر زیاد است که کمتر به این گوهرهای گرانبها توجه می کنیم. »

آقای مسعودی نیز در این باره می گوید:
« هر کس به خدمت ایشان برسد، اگر توجه داشته باشد می بیند که ایشان درباره جهت خاصی که در او (مخاطب) وجود دارد بحث می کند. ما وقتی با آقای مصباح درس ایشان می رفتیم غالباً پیش از شروع درس درباره امور سیاسی یا اقتصادی یا امور معیشتی خودمان بحث می کردیم، زیرا آن زمان وضع معیشتی طلاب (ازجمله ما) خوب نبود، وقتی آقا می آمدند بدون هیچ مقدمه درست در همین رابطه بحث می کرد، و ما یقین می کردیم که آقا متوجه هست که ما چه بحث می کردیم. مثلاً وقتی ما می گفتیم: چه کار کنیم؟ وضع زندگیمان بد است، قرض داریم، نان شب نداریم. بلافاصله ایشان وقتی می نشستند می فرمودند: بله، طلاب زمان ما هم وضعشان اینطور بود. نداشتند، گرسنگی می خوردند، ولی صبر می کردند. و حکایتی از زندگی علمای گذشته را در این رابطه نقل می کردند.

به یاد دارم روزی با آقای مصباح گفتگو می کردیم: ما چیزی نداریم و نمی شود همیشه با نان خالی زندگی کرد. ایشان آن روز بعد از جلوس فرمودند: یک روز صبح بچه شیخ مرتضی انصاری(ره) نزد او آمد و گفت: آقا ما هیچ خورشتی نداریم، فقط نان خالی داریم. شیخ فرمود: نان تازه است، معلوم می شود که ایشان تازگی نان را خورشت می دانسته اند.
با بیان این مطلب ما یک مقدار آرام می شدیم که ما حداقل همراه نان، پنیر داریم.

آیت الله شیخ جواد کربلایی نیز می گوید:
« مرحوم آقای حاج عباس قوچانی که از شاگردان مرحوم آیت الله آقای حاج میرزا علی قاضی (ره) بودند در یک جلسه خصوصی بعد از تعریف و تمجید بسیار از آیت الله بهجت، به بنده فرمودند: من در سفر خود به ایران برای تشرف به زیارت امام رضا علیه السلام خدمت آقای بهجت رسیدم و در جلسه خصوصی بعد از اصرار زیاد از ایشان خواستم که درباره حالات شخصی و الطاف حق تعالی نسبت به خودشان و برخی از مکاشفاتشان سخن بگویند. ایشان حدود بیست امر مهم الهی و لطف خاص الهی را که حق تعالی به ایشان عطا فرموده بود برای بنده نقل کردند واز من پیمان گرفتند که به کسی نگویم، ولی بنده یک مورد را به برخی از رفقا گفتم.
من(کربلایی) از آقای قوچانی با اصرار خواستم آن یکی را به بنده بفرمایند. فرمودند: ایشان فرمودند:
« بنده اگر بخواهم پشت سر خودم را ببینم، می بینم. »
سپس می فرمودند: بعد از چند سال دیگر بنده به ایران مسافرت کردم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم باز در جلسه خصوصی عرض کردم: آنچه را که چند سال پیش به بنده فرمودید آیا در قوه خودش باقی است؟ فرمودند: بله. »
یکی از نزدیکان آقا می گوید:
« یک بار به فومن رفته بودم، یک روز مانده به مراجعت خدمت آقای اریب، از علمای فومن رفتم، ایشان چند سکه داد و گفت: یکی از اینها را به آیت الله بهجت بده. وقتی برگشتم آن را خدمت آقا دادم. دوباره که می خواستم به فومن بروم آیت الله بهجت، 1000 تومان به من داد و فرمود: این را با یک واسطه به آقای اریب بدهید. آن مقدار پول را بردم به یک بازاری دادم و گفتم: این را به آقای اریب بده و نگو چه کسی داده، من در مغازه او نشستم او رفت و برگشت و دیدم خیلی تعجب کرده است. گفتم: چه شد؟ گفت: وقتی این پول را به آقای اریب دادم، گفت: قسمتی از خانه ما خراب شده بود و تعمیر کار آمده و گفته بود که 1000 تومان می گیرم درست می کنم. من که پولی نداشتم، به تعمیر کار گفتم: فعلاً صبر کن و اینک این پول درست به اندازه مخارج تعمیر خانه است ».

یکی از دوستان می گوید:
« یکی از بستگان نزدیک من به مرض سرطان مبتلی گردید. اطباء گفتند: حتماً باید در اسرع وقت تحت عمل جراحی قرار گیرد، در غیر این صورت غده سرطانی به جاهای دیگر بدن نیز سرایت خواهد کرد. متحیر مانده بودیم که چه کنیم، آیا بیمار را عمل بکنیم یا نه؟ قرار شد خدمت آیت الله بهجت مراجعه و از ایشان طلب استخاره کنیم.
به محضر ایشان رسیدم و مشکل را بازگو نموده و طلب استخاره نمودم، آقا استخاره کردند و فرمودند: عمل لازم نیست، و مبلغی پول دادند که برای او صدقه بدهیم، و نیز دستور فرمودند مقداری آب زمزم را با تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام مخلوط کرده به قصد شفاء هر روز مقداری از آن به مریض بدهید تا بیاشامد، همچنین دستور فرمودند تعداد زیادی از فقرا را اطعام نماییم، و یا هر چند به مقدار کم به آنان صدقه پرداخت کنیم و ضمناً به فقرای و صدقه گیرندگان بگوییم برای سلامتی بیمار دعا کنند.

بلافاصله دستورات آقا را مو به مو اجراء کردیم و مریضه جهت توسل عازم حرم امام رضا علیه السلام گردید و مدت سه روز در آن حرم شریف به دعا و راز و نیاز پرداخت. حالات بسیار روحانی و عجیبی به او دست داد، پس از برگشت دیگر احساس درد نکرد.
بلافاصله روانه منزل آقا شدم تا ایشان را در جریان بگذارم و دستورات بعدی را بگیرم، که در میانه راه بین منزل و مسجد آقا را دیدم ناگهان پیش از آنکه سخنی بگویم. آقا پرسید: حال مریضه شما چطور است؟ گفتم: الحمدالله و قضایای مشهد را نقل کردم. آقا فرمودند: به همان دستورات عمل کنید، و برای امتحان به پزشک مراجعه کنید.

وقتی مریضه به پزشک مراجعه کرد، پزشک معالج از بیمار با تعجب می پرسد: شما کاری کرده اید یا جایی رفته اید؟ بیمار می گوید: چطور؟ دکتر با تعجب می گوید: خانم، مرض شما به طور ناباورانه کاهش یافته و هیچ احتیاجی به عمل ندارد، و مقدار باقی مانده از غده را با دارو حل می کنیم. هم اکنون الحمدلله مریضه ما بطور کامل شفا یافته و به زندگی خود ادامه می دهد. آنچه که برای ما جالب توجه بود استخاره ای بود که آقا فرمودند و گفتند: نیازی به عمل ندارد.
برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]
(بسم الله الرحمن الرحیم)
در سال 89 خبری در با عنوان "موافقت پادشاه عربستان با تخريب کامل مسجدالحرام" منتشر گردید. این خبر از طرحی جدید برای توسعه مسجدالحرام پرده بر می‌داشت که توسط شرکت انگليسي معماري اتکينز و همکاری دو معمار مدرن به نام نورمن فاستر و زاها حدید، تهیه شده بود. این شرکت، طرح جديد توسعه مسجدالحرام را براي افزايش جمعيت زائران به 5ميليون نفر به پادشاه عربستان ارائه داد که در مرحله یک اجراي آن تخریب قسمتي از مسجدالحرام، و در مرحله دوم  و سپس سوم آن، تخريب کامل مسجدالحرام به غير از بناي کعبه دنبال می شود.

کعبه در حلقه محاصره طرح جدید وهابی‌ها +تصاویر

 
اکنون این طرح با سرعت تمام درحال اجراست و در پی اجرای مرحله ی اول آن (فاز یک) بخش شمال و شمال غربی جداره مسجدالحرام از ابتدای سعی صفا و مروه تا انتهای باب الفتح تخریب شده است که به نقد آن خواهیم پرداخت.

 


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]

تف بر قبر پدر هر چی وهابی آشغاله

جنازه این دختر مسیحی در حالی پیدا شد که وی به شکلی غیرانسانی به ستونی در شهر بسته شده بود و در زیر پای وی کاغذی پیدا شد که روی آن نوشته بود «تف بر او»!

ای عرب های بی غیرت، کاش اندازه این دختران سوریه تعصب و غیرت داشتید.

 درود خدا بر شیرزنان و دختران  دلیر و پاک سوریه.

حتماً این کودکان هم تروریست بودند که این طور وحشیانه اونها رو کشتین.

لشکر شیطان در سوریه (تف بر رویتان باد)

ای کاش می توانستم واقعیات سوریه را به شما نشان دهم که ببینید نهایت پستی این وهابی های کثیف تا به چه حد است ولی صد حیف که تحمل دیدنشان را ندارید.


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]
پهپاد  از نمایش "ابابیل مشهور" تا سانتریفیوژ‌های نسل ۳ و ۴ + تصاویر  پهپاد ابابیل۳ و سانتریفیوژهای نسل ۳ و ۴ در حاشیه اجلاس بین‌المجالس اسلامی به نمایش گذاشته شد.  
به گزارش خبرنگار پارلمانی  دستاوردهای علمی و فناوری، دفاعی، هسته‌ای و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حاشیه نهمین اجلاس بین‌المجالس کشورهای اسلامی در سالن اجلاس سران برپا شده است.
در غرفه‌ای که وزارت دفاع برپا کرده است، نمونه عملیاتی پهپاد ابابیل3، ماکت موشک فاتح 110، هاورکرافت U6، ناوشکن جماران و  نمونه عملیاتی موشک‌های تاو نسل 1 و 2 که تولید داخل هستند، به نمایش گذاشته شده است.

در غرفه دستاوردهای اتمی و هسته‌ای کشورمان نیز چرخه سوخت و نمونه محصولات UF4 و UF6 و قرص، غلاف و سوخت راکتور تهران و سوخت IR40 راکتور بوشهر و ماکت نیروگاه بوشهر به نمایش گذاشته شده است.
در قسمت دیگری از این غرفه، نسل‌های مختلف سانتریفیوژ‌های تولید داخل مانند نسل‌های یک و نسل‌های پیشرفته 3 و4 به نمایش گذاشته شده و در قسمت دیگر نیز، محصولات پرتودهی کشاورزی از قبیل برنج و پسته قرار دارد.

در غرفه دستاوردهای فضایی کشورمان نیز ماکت‌های ماهواره‌بر سفیر، رصد و سیمرغ و همچنین ماهواره‌های طلوع1، امید و فجر5 به نمایش گذاشته شده است.
در بخش دیگر این نمایشگاه، غرفه تولیدات فناوری جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته که در آن نمونه‌هایی از محصولات فناوری بالا (های‌تک) تولید داخل نظیر محصولات نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و داروهای پزشکی به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش  ، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، وزارت خارجه و سازمان میراث فرهنگی نیز غرفه‌هایی را در این نمایشگاه برپا کرده‌اند که در غرفه وزارت خارجه اسناد تاریخی قبل و بعد از انقلاب و کتاب مصور کنفرانس سران کشورهای اسلامی در سال 76 که در تهران برگزار شد به نمایش گذاشته شده است.
ا
برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]
کسی باش که عمری با تو بودن،

 یک لحظه...

و لحظه ای بی تو بودن،

 یک عــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــمر باشد...


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]


فرمانده نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا، پس از انتشار اخبار ساخت جنگنده‌های ایرانی گفته بود: ما قبلا اصلا از جنگنده‌های ایرانی نمی‌ترسیدیم، بلکه از قدرت تحلیل و واکنش سریع و غیر قابل پیش‌بینی خلبانان ایرانی بیمناک بودیم، اما الان ما اطلاعاتی درباره جنگنده‌های ساخته شده در ایران نداریم و نمی‌دانیم از چه نوع تکنولو‍‍ژی در آنها استفاده شده است و الان هم از جنگنده‌های آنها و هم از خلبانان آنها بیمناکیم؛ ما قدرت آنها را در درگیری‌های هوایی شاهد بوده‌ایم، جنگ ۸ ساله ایران و عراق را خوب به یاد داریم.


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]

حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی که درود خدا بر او باد فرمودند:

"ماها اجیریم! می فهمی اجیر یعنی چی؟
اجیر به کسی گفته می شود که مزد و پاداشش را قبلا گرفته و الان جز اطاعت هیچ کاری نباید بکند؛ ماها اجیر امام زمانیم. مزد و پاداشمان، بودن در این دوران و خدمت کردن به این حکومت اسلامی است. به هیچ چیز فکر نکنیم به جز اینکه اجیر امام زمانیم."


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]
 
افسران - جنگ جنگ است اما دیروز سخت و امروز نرم

 

جنگ ما ادامه دارد همانگونه که رهبرمون فرمودن جنگ دیروز با اسلحه و هدف سرزمین اما امروز جنگ با رسانه و هدف عقیده که جنگ امروز به مراتب دشوارتر و پیچیده تر است


برچسب‌ها:
[ 29 مرداد 1394برچسب:, ] [ 21:17 ] [ حسینعلی ]

ماجرای حمله به محل اختفای «رجوی» توسط شهید بابایی سرلشکر شهید «عباس بابایی» خلبان با کفایت نیروی هوایی ارتش، چهره نام‌آشنای رزمندگان 8 سال دفاع مقدس و یار وفادار فرماندهان قرارگاه‌های عملیاتی است، که تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رساند؛ وی به خاطر لیاقتی که در دوران فرماندهی پایگاه شکاری اصفهان از خود نشان داد؛ به درجه سرهنگی ارتقاء یافته و به سمت معاون عملیات نیروی هوایی ارتش منصوب شد.

ایمان به خدا، روحیه شهادت‌طلبی، شجاعت، ایثاری و مجاهدتی که شهید بابایی در طول سال‌های دفاع مقدس از خود به نمایش گذاشت، همچون برگ زرینی بر تارک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران می‌درخشد. او با بیش از 3000 ساعت پرواز عملیاتی، قسمت اعظم عمر خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه‌ها و جبهه‌های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد. بیا ن برخی از  خاطرات وی از زبان نزدیگان:

 

هراس از کبر و غرور

عباس از کبر و غرور فوق‌العاده هراس داشت. به یاد دارم زمانی که فرمانده پایگاه اصفهان بود برای دیدن ما به قزوین آمد و چون ما در همان ایام برنامه تعزیه‌خوانی داشتیم، او هم طبق معمول در برنامه تعزیه‌خوانی شرکت کرد. در این تعزیه او در نقش یک سوار عرب ظاهر می‌شد که باید سوار اسب می‌شد و دور یکبار میدان گشت می‌زد. عباس لباس آن مرد را پوشید و سوار بر اسب به صحنه آمد، اما بعد از چند لحظه از اسب پیاده شد، فوراً خودم را به او رسانیدم و گفتم چرا از اسب پیاده شدی؟ با عصبانیت گفت: من سوار اسب نمی‌شوم چون بعد از سوار شدن بر اسب برای یک لحظه احساس کردم غرور مرا گرفت.

خلاصه عباس از اسب پیاده شد و این نقش را به صورت پیاده اجرا کرد، او که یک سرهنگ خلبان و فرمانده پایگاه هشتم شکاری بزرگترین پایگاه نیروی هوایی بود، از غروری که ممکن بود به علت سوار شدن بر اسب بر او مستولی شود، اینطور وحشت داشت.

راوی: مرحوم حاج اسماعیل بابائی- پدر شهید


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 6:19 ] [ حسینعلی ]

http://masaf.ir/images/%D8%A8%D9%87%20%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%20%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%20(%D8%B9)-shia%20muslim-20901.jpg

حضرت امام جعفر صادق(ع) پيشواي ششم مسلمانان، در اين روز به دست خليفه ي عباسي، منصور دوانيقي مسموم و در مدينه به شهادت رسيد. امام صادق(ع) به شيخ الائمه نيز معروف است زيرا عمر ايشان از تمامي ائمه اطهار(ع) طولاني تر است. حضرت را در قبرستان بقيع در كنار پدر، جدّ و امام حسن مجتبي(ع) دفن كردند.

آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سي و چهار سال از امامت حضرتش مي گذشت.

در ميان امامان معصوم(ع)، براي هيچ كدام همانند امام صادق(ع) فرصت و شرايط مساعدي پيش نيامد تا بتوانند در سطح وسيع به انقلاب فرهنگي بپردازند و با تشريح فرهنگ غني و پُرمايه ي اسلام، بر گسترش اين دين آسماني بيفزايند. ولي براي امام صادق(ع) اين فرصت، در گير و دار كشمكش ها و رودرويى بني اميه و بني عباس و جنگ قدرت به دست آمد. آن بزرگمرد علم و عمل از اين فرصت استفاده ي كامل كرد و اسلام و فقهِ آن را از ديدگاه ائمه ي اهل بيت(ع) معرفي نمود و با تربيت شاگردان بسيار و برجسته، حيات تازه اي به اسلام و مسلمين بخشيد و فرهنگ ناب تشيّع را كه از متن اسلام محمدي و علوي نشأت گرفته بود به جهانيان عرصه كرد. امام صادق(ع) به عنوان رييس مذهب جعفري حوزه ي علميه ي اسلامي در سطح عميق و وسيع تشكيل داده و علوم اسلامي را تدريس مي نمود. در اين حوزه، چهار هزار نفر به فراگيري علوم آل محمد(ص) مي پرداخته و حضرت در اين زمان، اسلام اصيل را از زير حجاب تيره و تار اسلام بني اميه و بني عباس آشكار ساخت.


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _ شهادت امام صادق (ع), ] [ 6:7 ] [ حسینعلی ]
افسران - در خانه اگر کس است...

برچسب‌ها:
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع), ] [ 6:1 ] [ حسینعلی ]

 تاریخ  تکرار  می شود و فقط هوشمندان وبا فراست ها  هر زمان است  که  از  حوادث  گذشته درس و عبرت میگیرند   وراه درست را انخاب می کنند  اکنون سوال این است  در جامعه فعلی ما  سر دمداران ناكثین، قاسطین و مارقین  چه کسانی هستند و ما در کدام جبهه قرار داریم آیا با علی زمان هستیم  یا در سنگر  پیمان شکنان , قدرت طلبان . متعصبان کور واقع شدیم و نفرین پیغمبر عزیز را به جان خریدیم  و باید بدانیم  بصیرت داشتن   فقط در شناخت درست و واقعی  حوادث ,در زمان خودش  معنی پیدا می کند  است موضوعی كه قرار است به آن بپردازم، ناكثین، قاسطین و مارقین در نهج البلاغه است

۱) «ناكث» از ریشه «نكث» است كه به معنی نقض و شكستن و دور افكندن بكار می رود. مانند: نكث العهد نبذه. یعنی عهد خود را نكث كرد یعنی شكست و به دور افكند.

۲) «قاسط» از ریشه «قسط» بوده كه هم به معنای عدل و هم به معنای عدول و انحراف از عدل (دو معنای متضاد) بكار می رود. در اینجا معنای دوم اراده شده كه منظور، عدول از حق است.

۳) «مارق» از ریشه «مروق» است كه به معنی خروج و بیرون رفتن تیر از هدف آمده است. مروق از دین خروج از حدود مرزبندی شده دین است.


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:56 ] [ حسینعلی ]

 

افسران - یار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف....


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع), ] [ 5:52 ] [ حسینعلی ]

 

افسران - تصویر نوشته های زیبا


برچسب‌ها:
[ سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع), ] [ 5:50 ] [ حسینعلی ]

ولادت
عبد صالح خدا « رجبعلی نکوگویان » مشهور به « جناب شیخ » و « شیخ رجبعلی خیاط » در سال 1262 هجری شمسی، در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش « مشهدی باقر » یک کارگر ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت و رجبعلی را که از خواهر و برادر تنی بی بهره بود، تنها گذاشت.
از دوران کودکی شیخ بیش از این اطلاعاتی در دست نیست. اما او خود، از قول مادرش نقل می‌کند که:


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]
1. اطلاع از غیب و ظهور کراماتحضرت آیت الله بهجت از آن دسته اولیای خداست که بر خلاف غالب مردم که از عالم غیب اطلاعی ندارند، به قدرت خداوند متعال به مقاماتی رسیده که می تواند عوالمی از غیب را مشاهده کند. و شاید کثرت تکرار ذکر« یا ستار » توسط ایشان در خلوت و جلوت، و در حال نشستن و برخاستن از این حقیقت حکایت داشته باشد.


 آیت الله مصباح یزدی در این باره می فرماید: 

« به نظر می رسد ایشان از نظر مراتب عرفانی و کمالات معنوی در مقامی هستند که غالباً عوالمی از غیب را شاهدند. و چه بسا در آن، حقایقی از جمله حقیقت بعضی افراد را آشکارا ( با دیده دل) می بینند، اما چون خود نمی خواهند افراد را این چنین ببینند، غالباً ذکر « یا ستار » را تکرار می کنند و از خداوند می خواهند آنچه را که می بینند بر ایشان پنهان سازد. »

در واقع امثال این امور از جمله کراماتی محسوب می شود که از اولیای خدا صادر می گردد، و ظهور کرامات رهاورد مجاهدت و مخالفت ممتدّ با هوا و هوس می باشد، و آیت الله بهجت شخصیتی است که در طول عمر با قصد خالص و توجه تامّ به حضرت حقّ سبحانه به خودسازی و تهذیب پرداخته است، لذا ظهور کرامات و امور خارق العاده از ایشان امری به دور از ذهن نیست؛ بلکه افرادی که با ایشان مصاحبت دارند نمونه های آن را بالعیان از ایشان مشاهده می‌کنند.

آیت الله مصباح با ذکر چند شاهد مثال در این باره می گوید:
« کسانی که سالیان متمادی با آیت الله بهجت معاشرت داشتند، گاهی چیزهایی از ایشان میدیدند که به اصطلاح «کرامت» و امر خارق العاده است، هر چند طوری برخورد می کردند که معلوم نشود امری که از ایشان به ظهور پیوسته کاملا" یک امر خارق العاده ای است.
که چند نمونه را بیان می کنم:

زمانی که حضرت امام(ره) در تبعید به سر می برند ( گویا در ترکیه بودند)، بسیاری از فضلا و بزرگان علاقمند به ایشان، مورد آزار و اذیت دستگاه قرار می گرفتند. و به محض اینکه کلمه ای می گفتند یا رفتاری از آنها ظاهر می شد، از منبر بازشان می داشتند و آنها را جلب می کردند و مدتها زندان بودند و به جاهایی می بردند که دیگران خبر نداشتند. از جمله یادم می آید زمانی آقای جنتی تحت تعقیب قرار گرفتند و ایشان را گرفتند و به واسطه قرائن همه ما نگران بودیم ایشان را خیلی اذیت کنند. من آمدم خدمت آقای بهجت (حفظه الله تعالی) و جریان را حضورشان توضیح دادم، ایشان تأملی کردند و فرمودند:

« ان شاء الله خبر آزادی ایشان را برای من بیاورید ».

این فرمایش اشاره ای بود به اینکه آقای جنتی به زودی آزاد می شوند و مشکلی نخواهد بود، البته این سخن را ممکن است هر کسی بگوید، اما فرمایش آقای بهجت در آن موقعیت، مژده ای برای ما بود و ما مطمئن بودیم که آقا می دانند که این جریان ادامه پیدا نمی کند و مشکلی پیش نمی آید،؛ ولی مواردی هم بود که مثلاً ما به ایشان عرض می کردیم برای شخصی دعا بفرمایید، ولی آقا چنین چیزی نمی گفتند و شخص مورد نظر نیز به زودی آزاد نمی شد.

نمونه دیگر:
« برای خانواده ای حادثه ناگواری پیش آمده بود، به این صورت که در شب عروسی دشمنان عروس آمده بودند و عروس را از خانه اش دزدیده بودند، و کسی اطلاع نداشت که عروس را کجا برده اند، شب عروسی بود خانواده عروس و داماد جمع شده بودند مراسم عروسی را برگزار کنند و نزدیک غروب دیده بودند عروس نیست خیلی نگران شده بودند و جاهایی را که احتمال می دادند جستجو کرده بودند.
و به هر حال پدر و مادر عروس خیلی دستپاچه می شوند، یکی از دوستان ما که همسایه آنان بود می گوید: من هیچ چاره ای ندیدم، گفتم: می روم خدمت آقای بهجت عرض می کنم ببینم ایشان چه می گویند. با شتاب فراوان و ناراحتی آمدم خدمت ایشان و داستان را گفتم. آقا تأملی کردند و به طور خیلی عادی فرمودند:

« بروید حرم، شاید آمده باشد حرم! »

ایشان بر می گردد و مطمئن می شود که باید همین کار را انجام بدهد، به خانواده عروس اطلاع می دهد و آنها میآیند و در بالا سر حضرت معصومه علیها السلام عروس را پیدا می کنند. حالا جریان چه بوده دقیقاً یادم نیست، ولی هیچ احتمال نمی دادند که بتوانند او را در چنین موقعیتی پیدا کنند. »

نمونه دیگر:
« یکی از دوستان می گفت: خانم من باردار بود و نزدیک ماه رمضان می خواستم به مسافرت بروم. برای خداحافظی و التماس دعا رفتم خدمت آقای بهجت. ایشان مرا دعا کردند و فرمودند:
« در این ماه خدا پسری به شما عطا خواهد کرد، اسمش را محمد حسن بگذارید. » در حالی که آقا علی الظاهر اصلا" اطلاعی نداشتند که خانم من حامله است، و طبعاً راهی برای تشخیص اینکه پسر است یا دختر و در چه تاریخی متولد می شود نبود. اتفاقاً در شب نیمه رمضان بچه ما متولد شد و اسمش را محمد حسن گذاشتیم.

از این گونه امور برای ایشان خیلی ظاهر می شد، اما ابداً ایشان اظهار نمی کنند و همین ها را هم راضی نیستند جایی نقل بشود، ولی برای اینکه مؤمنین بدانند که در این زمان هم خدا به بعضی از بندگانش عنایت دارد و اگر کسانی صادقانه راه بندگی خدا را طی کنند، خدا آنها را راهنمایی می کند؛ که: « والَّذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: و حتماً آنان را که در راهِ ما تلاش و مجاهدت کنند، به راههای خود هدایت می کنیم. سوره عنکبوت/ 69 »

راه تکامل و انسانیت بسته نیست و در این زمان نیز کسانی که بخواهند راه تقرب خدا را طی کنند، در سایه عنایات ولی عصر(عج) و احیاناً به دست این چنین بندگانی که در بین مردم حضور دارند، می توانند به مراتبی از کمال و قرب خدا نایل گردند. اینها همه برای ما می تواند امید بخش باشد و بر ایمان ما بیفزاید.
اینها حقایق ثابتی است. شوخی نیست، حقایق عینی است که وجود دارد و می توانیم ببینیم و آثارش را درک کنیم و خود را قدری از شیفتگی به دنیا و زرق و برقهای آن رها کنیم و بدانیم که لذت و خوشی منحصر به لذتهای حیوانی و شیطانی نیست. انسان می تواند به کمالاتی و لذتهایی برسد که قابل مقایسه با این لذتهای مادی نیست؛ ولی افسوس که ضعف معرفت و ایمان از یک طرف، و هجوم عوامل شیطان داخلی و خارجی، انسانی و جنّی از طرف دیگر آن قدر زیاد است که کمتر به این گوهرهای گرانبها توجه می کنیم. »

آقای مسعودی نیز در این باره می گوید:
« هر کس به خدمت ایشان برسد، اگر توجه داشته باشد می بیند که ایشان درباره جهت خاصی که در او (مخاطب) وجود دارد بحث می کند. ما وقتی با آقای مصباح درس ایشان می رفتیم غالباً پیش از شروع درس درباره امور سیاسی یا اقتصادی یا امور معیشتی خودمان بحث می کردیم، زیرا آن زمان وضع معیشتی طلاب (ازجمله ما) خوب نبود، وقتی آقا می آمدند بدون هیچ مقدمه درست در همین رابطه بحث می کرد، و ما یقین می کردیم که آقا متوجه هست که ما چه بحث می کردیم. مثلاً وقتی ما می گفتیم: چه کار کنیم؟ وضع زندگیمان بد است، قرض داریم، نان شب نداریم. بلافاصله ایشان وقتی می نشستند می فرمودند: بله، طلاب زمان ما هم وضعشان اینطور بود. نداشتند، گرسنگی می خوردند، ولی صبر می کردند. و حکایتی از زندگی علمای گذشته را در این رابطه نقل می کردند.

به یاد دارم روزی با آقای مصباح گفتگو می کردیم: ما چیزی نداریم و نمی شود همیشه با نان خالی زندگی کرد. ایشان آن روز بعد از جلوس فرمودند: یک روز صبح بچه شیخ مرتضی انصاری(ره) نزد او آمد و گفت: آقا ما هیچ خورشتی نداریم، فقط نان خالی داریم. شیخ فرمود: نان تازه است، معلوم می شود که ایشان تازگی نان را خورشت می دانسته اند.
با بیان این مطلب ما یک مقدار آرام می شدیم که ما حداقل همراه نان، پنیر داریم.

آیت الله شیخ جواد کربلایی نیز می گوید:
« مرحوم آقای حاج عباس قوچانی که از شاگردان مرحوم آیت الله آقای حاج میرزا علی قاضی (ره) بودند در یک جلسه خصوصی بعد از تعریف و تمجید بسیار از آیت الله بهجت، به بنده فرمودند: من در سفر خود به ایران برای تشرف به زیارت امام رضا علیه السلام خدمت آقای بهجت رسیدم و در جلسه خصوصی بعد از اصرار زیاد از ایشان خواستم که درباره حالات شخصی و الطاف حق تعالی نسبت به خودشان و برخی از مکاشفاتشان سخن بگویند. ایشان حدود بیست امر مهم الهی و لطف خاص الهی را که حق تعالی به ایشان عطا فرموده بود برای بنده نقل کردند واز من پیمان گرفتند که به کسی نگویم، ولی بنده یک مورد را به برخی از رفقا گفتم.
من(کربلایی) از آقای قوچانی با اصرار خواستم آن یکی را به بنده بفرمایند. فرمودند: ایشان فرمودند:
« بنده اگر بخواهم پشت سر خودم را ببینم، می بینم. »
سپس می فرمودند: بعد از چند سال دیگر بنده به ایران مسافرت کردم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم باز در جلسه خصوصی عرض کردم: آنچه را که چند سال پیش به بنده فرمودید آیا در قوه خودش باقی است؟ فرمودند: بله. »
یکی از نزدیکان آقا می گوید:
« یک بار به فومن رفته بودم، یک روز مانده به مراجعت خدمت آقای اریب، از علمای فومن رفتم، ایشان چند سکه داد و گفت: یکی از اینها را به آیت الله بهجت بده. وقتی برگشتم آن را خدمت آقا دادم. دوباره که می خواستم به فومن بروم آیت الله بهجت، 1000 تومان به من داد و فرمود: این را با یک واسطه به آقای اریب بدهید. آن مقدار پول را بردم به یک بازاری دادم و گفتم: این را به آقای اریب بده و نگو چه کسی داده، من در مغازه او نشستم او رفت و برگشت و دیدم خیلی تعجب کرده است. گفتم: چه شد؟ گفت: وقتی این پول را به آقای اریب دادم، گفت: قسمتی از خانه ما خراب شده بود و تعمیر کار آمده و گفته بود که 1000 تومان می گیرم درست می کنم. من که پولی نداشتم، به تعمیر کار گفتم: فعلاً صبر کن و اینک این پول درست به اندازه مخارج تعمیر خانه است ».

یکی از دوستان می گوید:
« یکی از بستگان نزدیک من به مرض سرطان مبتلی گردید. اطباء گفتند: حتماً باید در اسرع وقت تحت عمل جراحی قرار گیرد، در غیر این صورت غده سرطانی به جاهای دیگر بدن نیز سرایت خواهد کرد. متحیر مانده بودیم که چه کنیم، آیا بیمار را عمل بکنیم یا نه؟ قرار شد خدمت آیت الله بهجت مراجعه و از ایشان طلب استخاره کنیم.
به محضر ایشان رسیدم و مشکل را بازگو نموده و طلب استخاره نمودم، آقا استخاره کردند و فرمودند: عمل لازم نیست، و مبلغی پول دادند که برای او صدقه بدهیم، و نیز دستور فرمودند مقداری آب زمزم را با تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام مخلوط کرده به قصد شفاء هر روز مقداری از آن به مریض بدهید تا بیاشامد، همچنین دستور فرمودند تعداد زیادی از فقرا را اطعام نماییم، و یا هر چند به مقدار کم به آنان صدقه پرداخت کنیم و ضمناً به فقرای و صدقه گیرندگان بگوییم برای سلامتی بیمار دعا کنند.

بلافاصله دستورات آقا را مو به مو اجراء کردیم و مریضه جهت توسل عازم حرم امام رضا علیه السلام گردید و مدت سه روز در آن حرم شریف به دعا و راز و نیاز پرداخت. حالات بسیار روحانی و عجیبی به او دست داد، پس از برگشت دیگر احساس درد نکرد.
بلافاصله روانه منزل آقا شدم تا ایشان را در جریان بگذارم و دستورات بعدی را بگیرم، که در میانه راه بین منزل و مسجد آقا را دیدم ناگهان پیش از آنکه سخنی بگویم. آقا پرسید: حال مریضه شما چطور است؟ گفتم: الحمدالله و قضایای مشهد را نقل کردم. آقا فرمودند: به همان دستورات عمل کنید، و برای امتحان به پزشک مراجعه کنید.

وقتی مریضه به پزشک مراجعه کرد، پزشک معالج از بیمار با تعجب می پرسد: شما کاری کرده اید یا جایی رفته اید؟ بیمار می گوید: چطور؟ دکتر با تعجب می گوید: خانم، مرض شما به طور ناباورانه کاهش یافته و هیچ احتیاجی به عمل ندارد، و مقدار باقی مانده از غده را با دارو حل می کنیم. هم اکنون الحمدلله مریضه ما بطور کامل شفا یافته و به زندگی خود ادامه می دهد. آنچه که برای ما جالب توجه بود استخاره ای بود که آقا فرمودند و گفتند: نیازی به عمل ندارد.
برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]
(بسم الله الرحمن الرحیم)
در سال 89 خبری در با عنوان "موافقت پادشاه عربستان با تخريب کامل مسجدالحرام" منتشر گردید. این خبر از طرحی جدید برای توسعه مسجدالحرام پرده بر می‌داشت که توسط شرکت انگليسي معماري اتکينز و همکاری دو معمار مدرن به نام نورمن فاستر و زاها حدید، تهیه شده بود. این شرکت، طرح جديد توسعه مسجدالحرام را براي افزايش جمعيت زائران به 5ميليون نفر به پادشاه عربستان ارائه داد که در مرحله یک اجراي آن تخریب قسمتي از مسجدالحرام، و در مرحله دوم  و سپس سوم آن، تخريب کامل مسجدالحرام به غير از بناي کعبه دنبال می شود.

کعبه در حلقه محاصره طرح جدید وهابی‌ها +تصاویر

 
اکنون این طرح با سرعت تمام درحال اجراست و در پی اجرای مرحله ی اول آن (فاز یک) بخش شمال و شمال غربی جداره مسجدالحرام از ابتدای سعی صفا و مروه تا انتهای باب الفتح تخریب شده است که به نقد آن خواهیم پرداخت.

 


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]

تف بر قبر پدر هر چی وهابی آشغاله

جنازه این دختر مسیحی در حالی پیدا شد که وی به شکلی غیرانسانی به ستونی در شهر بسته شده بود و در زیر پای وی کاغذی پیدا شد که روی آن نوشته بود «تف بر او»!

ای عرب های بی غیرت، کاش اندازه این دختران سوریه تعصب و غیرت داشتید.

 درود خدا بر شیرزنان و دختران  دلیر و پاک سوریه.

حتماً این کودکان هم تروریست بودند که این طور وحشیانه اونها رو کشتین.

لشکر شیطان در سوریه (تف بر رویتان باد)

ای کاش می توانستم واقعیات سوریه را به شما نشان دهم که ببینید نهایت پستی این وهابی های کثیف تا به چه حد است ولی صد حیف که تحمل دیدنشان را ندارید.


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]
پهپاد  از نمایش "ابابیل مشهور" تا سانتریفیوژ‌های نسل ۳ و ۴ + تصاویر  پهپاد ابابیل۳ و سانتریفیوژهای نسل ۳ و ۴ در حاشیه اجلاس بین‌المجالس اسلامی به نمایش گذاشته شد.  
به گزارش خبرنگار پارلمانی  دستاوردهای علمی و فناوری، دفاعی، هسته‌ای و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حاشیه نهمین اجلاس بین‌المجالس کشورهای اسلامی در سالن اجلاس سران برپا شده است.
در غرفه‌ای که وزارت دفاع برپا کرده است، نمونه عملیاتی پهپاد ابابیل3، ماکت موشک فاتح 110، هاورکرافت U6، ناوشکن جماران و  نمونه عملیاتی موشک‌های تاو نسل 1 و 2 که تولید داخل هستند، به نمایش گذاشته شده است.

در غرفه دستاوردهای اتمی و هسته‌ای کشورمان نیز چرخه سوخت و نمونه محصولات UF4 و UF6 و قرص، غلاف و سوخت راکتور تهران و سوخت IR40 راکتور بوشهر و ماکت نیروگاه بوشهر به نمایش گذاشته شده است.
در قسمت دیگری از این غرفه، نسل‌های مختلف سانتریفیوژ‌های تولید داخل مانند نسل‌های یک و نسل‌های پیشرفته 3 و4 به نمایش گذاشته شده و در قسمت دیگر نیز، محصولات پرتودهی کشاورزی از قبیل برنج و پسته قرار دارد.

در غرفه دستاوردهای فضایی کشورمان نیز ماکت‌های ماهواره‌بر سفیر، رصد و سیمرغ و همچنین ماهواره‌های طلوع1، امید و فجر5 به نمایش گذاشته شده است.
در بخش دیگر این نمایشگاه، غرفه تولیدات فناوری جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته که در آن نمونه‌هایی از محصولات فناوری بالا (های‌تک) تولید داخل نظیر محصولات نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و داروهای پزشکی به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش  ، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، وزارت خارجه و سازمان میراث فرهنگی نیز غرفه‌هایی را در این نمایشگاه برپا کرده‌اند که در غرفه وزارت خارجه اسناد تاریخی قبل و بعد از انقلاب و کتاب مصور کنفرانس سران کشورهای اسلامی در سال 76 که در تهران برگزار شد به نمایش گذاشته شده است.
ا
برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]
کسی باش که عمری با تو بودن،

 یک لحظه...

و لحظه ای بی تو بودن،

 یک عــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــمر باشد...


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]


فرمانده نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا، پس از انتشار اخبار ساخت جنگنده‌های ایرانی گفته بود: ما قبلا اصلا از جنگنده‌های ایرانی نمی‌ترسیدیم، بلکه از قدرت تحلیل و واکنش سریع و غیر قابل پیش‌بینی خلبانان ایرانی بیمناک بودیم، اما الان ما اطلاعاتی درباره جنگنده‌های ساخته شده در ایران نداریم و نمی‌دانیم از چه نوع تکنولو‍‍ژی در آنها استفاده شده است و الان هم از جنگنده‌های آنها و هم از خلبانان آنها بیمناکیم؛ ما قدرت آنها را در درگیری‌های هوایی شاهد بوده‌ایم، جنگ ۸ ساله ایران و عراق را خوب به یاد داریم.


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]

حضرت آیت الله العظمی بهجت فومنی که درود خدا بر او باد فرمودند:

"ماها اجیریم! می فهمی اجیر یعنی چی؟
اجیر به کسی گفته می شود که مزد و پاداشش را قبلا گرفته و الان جز اطاعت هیچ کاری نباید بکند؛ ماها اجیر امام زمانیم. مزد و پاداشمان، بودن در این دوران و خدمت کردن به این حکومت اسلامی است. به هیچ چیز فکر نکنیم به جز اینکه اجیر امام زمانیم."


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]
 
افسران - جنگ جنگ است اما دیروز سخت و امروز نرم

 

جنگ ما ادامه دارد همانگونه که رهبرمون فرمودن جنگ دیروز با اسلحه و هدف سرزمین اما امروز جنگ با رسانه و هدف عقیده که جنگ امروز به مراتب دشوارتر و پیچیده تر است


برچسب‌ها:
[ 20 مرداد 1394برچسب:, ] [ 5:33 ] [ حسینعلی ]

http://www.aja.ir/Portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=9c403490-08e0-4a19-b4f5-4c61ada3521b

 

در آستانه بیست و هشتمین سالگرد شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی، مراسم گرامیداشت این شهید والامقام در پایگاه اصفهان برگزار شد.

در این مراسم که با حضورامیر سرتیپ خلبان علیرضا برخور، جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش، فرماندهان نظامی، نمایندگان مردم اصفهان در مجلس شواری اسلامی و جمعی از مردم این شهر برگزار شد یاد و خاطره این شهید و شهدای هشت سال دفاع مقدس گرامی داشته شد.

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اصفهان در این مراسم گفت: شهید بابایی انسانی مومن، متقی و سربازی عاشق بود.

آیت الله طباطبایی با بیان اینکه شهید عباس بابایی و دیگر شهدای اسلام و انقلاب باعث شدند امروز ما در امنیت کامل به سر ببریم، گفت: ایثار شهدای اسلام و انقلاب جرأت هرگونه خطا کردن در مقابل نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران را از آنان گرفته است.

شایان ذکر است، مراسم دیگری نیز پنجشنبه ۱۵ مرداد مصادف با سالروز شهادت این شهید والامقام در حسینیه امامزاده حسین شهر قزوین برگزار خواهد شد.

سرلشکر بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 15 مرداد 1366حین بازگشت از عملیات علیه نیروهای بعثی به شهادت رسید.


برچسب‌ها:
[ جمعه 16 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _: شهادت، خلبان، ارتش، نیروی هوایی, ] [ 10:47 ] [ حسینعلی ]

http://www.aja.ir/Portal/Picture/ShowObjectPicture.aspx?ObjectType=NEWS&ObjectID=b3ab2813-5acb-467d-b75d-a8f41af1a8b3

 

با حضور فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و جمعی از معاونین و فرماندهان این نیرو اولین مدرسه تک تیر انداز نزاجا در مرکز آموزش تکاور و واکنش سریع  نیروی زمینی افتتاح شد.

همچنین در این مراسم از نرم افزار جامع سلاح های پیاده نظام شامل: تصاویر سلاح ها، ماموریت، مشخصات، کاربرد عملی و طریقه به کارگیری سلاح ها و انجام آزمون که توسط معاونت تربیت و آموزش نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران تهیه شده است، توسط امیر پوردستان رونمایی شد.

 

برچسب‌ها:
[ جمعه 16 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع), ] [ 10:43 ] [ حسینعلی ]


برچسب‌ها:
[ جمعه 16 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _بصیرت, ] [ 10:34 ] [ حسینعلی ]


برچسب‌ها:
[ جمعه 16 مرداد 1394برچسب:یا حسین (ع) _بصیرت, ] [ 10:32 ] [ حسینعلی ]

ولادت
عبد صالح خدا « رجبعلی نکوگویان » مشهور به « جناب شیخ » و « شیخ رجبعلی خیاط » در سال 1262 هجری شمسی، در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش « مشهدی باقر » یک کارگر ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت و رجبعلی را که از خواهر و برادر تنی بی بهره بود، تنها گذاشت.
از دوران کودکی شیخ بیش از این اطلاعاتی در دست نیست. اما او خود، از قول مادرش نقل می‌کند که:


برچسب‌ها:
[ 16 مرداد 1394برچسب:, ] [ 10:24 ] [ حسینعلی ]
1. اطلاع از غیب و ظهور کراماتحضرت آیت الله بهجت از آن دسته اولیای خداست که بر خلاف غالب مردم که از عالم غیب اطلاعی ندارند، به قدرت خداوند متعال به مقاماتی رسیده که می تواند عوالمی از غیب را مشاهده کند. و شاید کثرت تکرار ذکر« یا ستار » توسط ایشان در خلوت و جلوت، و در حال نشستن و برخاستن از این حقیقت حکایت داشته باشد.


 آیت الله مصباح یزدی در این باره می فرماید: 

« به نظر می رسد ایشان از نظر مراتب عرفانی و کمالات معنوی در مقامی هستند که غالباً عوالمی از غیب را شاهدند. و چه بسا در آن، حقایقی از جمله حقیقت بعضی افراد را آشکارا ( با دیده دل) می بینند، اما چون خود نمی خواهند افراد را این چنین ببینند، غالباً ذکر « یا ستار » را تکرار می کنند و از خداوند می خواهند آنچه را که می بینند بر ایشان پنهان سازد. »

در واقع امثال این امور از جمله کراماتی محسوب می شود که از اولیای خدا صادر می گردد، و ظهور کرامات رهاورد مجاهدت و مخالفت ممتدّ با هوا و هوس می باشد، و آیت الله بهجت شخصیتی است که در طول عمر با قصد خالص و توجه تامّ به حضرت حقّ سبحانه به خودسازی و تهذیب پرداخته است، لذا ظهور کرامات و امور خارق العاده از ایشان امری به دور از ذهن نیست؛ بلکه افرادی که با ایشان مصاحبت دارند نمونه های آن را بالعیان از ایشان مشاهده می‌کنند.

آیت الله مصباح با ذکر چند شاهد مثال در این باره می گوید:
« کسانی که سالیان متمادی با آیت الله بهجت معاشرت داشتند، گاهی چیزهایی از ایشان میدیدند که به اصطلاح «کرامت» و امر خارق العاده است، هر چند طوری برخورد می کردند که معلوم نشود امری که از ایشان به ظهور پیوسته کاملا" یک امر خارق العاده ای است.
که چند نمونه را بیان می کنم:

زمانی که حضرت امام(ره) در تبعید به سر می برند ( گویا در ترکیه بودند)، بسیاری از فضلا و بزرگان علاقمند به ایشان، مورد آزار و اذیت دستگاه قرار می گرفتند. و به محض اینکه کلمه ای می گفتند یا رفتاری از آنها ظاهر می شد، از منبر بازشان می داشتند و آنها را جلب می کردند و مدتها زندان بودند و به جاهایی می بردند که دیگران خبر نداشتند. از جمله یادم می آید زمانی آقای جنتی تحت تعقیب قرار گرفتند و ایشان را گرفتند و به واسطه قرائن همه ما نگران بودیم ایشان را خیلی اذیت کنند. من آمدم خدمت آقای بهجت (حفظه الله تعالی) و جریان را حضورشان توضیح دادم، ایشان تأملی کردند و فرمودند:

« ان شاء الله خبر آزادی ایشان را برای من بیاورید ».

این فرمایش اشاره ای بود به اینکه آقای جنتی به زودی آزاد می شوند و مشکلی نخواهد بود، البته این سخن را ممکن است هر کسی بگوید، اما فرمایش آقای بهجت در آن موقعیت، مژده ای برای ما بود و ما مطمئن بودیم که آقا می دانند که این جریان ادامه پیدا نمی کند و مشکلی پیش نمی آید،؛ ولی مواردی هم بود که مثلاً ما به ایشان عرض می کردیم برای شخصی دعا بفرمایید، ولی آقا چنین چیزی نمی گفتند و شخص مورد نظر نیز به زودی آزاد نمی شد.

نمونه دیگر:
« برای خانواده ای حادثه ناگواری پیش آمده بود، به این صورت که در شب عروسی دشمنان عروس آمده بودند و عروس را از خانه اش دزدیده بودند، و کسی اطلاع نداشت که عروس را کجا برده اند، شب عروسی بود خانواده عروس و داماد جمع شده بودند مراسم عروسی را برگزار کنند و نزدیک غروب دیده بودند عروس نیست خیلی نگران شده بودند و جاهایی را که احتمال می دادند جستجو کرده بودند.
و به هر حال پدر و مادر عروس خیلی دستپاچه می شوند، یکی از دوستان ما که همسایه آنان بود می گوید: من هیچ چاره ای ندیدم، گفتم: می روم خدمت آقای بهجت عرض می کنم ببینم ایشان چه می گویند. با شتاب فراوان و ناراحتی آمدم خدمت ایشان و داستان را گفتم. آقا تأملی کردند و به طور خیلی عادی فرمودند:

« بروید حرم، شاید آمده باشد حرم! »

ایشان بر می گردد و مطمئن می شود که باید همین کار را انجام بدهد، به خانواده عروس اطلاع می دهد و آنها میآیند و در بالا سر حضرت معصومه علیها السلام عروس را پیدا می کنند. حالا جریان چه بوده دقیقاً یادم نیست، ولی هیچ احتمال نمی دادند که بتوانند او را در چنین موقعیتی پیدا کنند. »

نمونه دیگر:
« یکی از دوستان می گفت: خانم من باردار بود و نزدیک ماه رمضان می خواستم به مسافرت بروم. برای خداحافظی و التماس دعا رفتم خدمت آقای بهجت. ایشان مرا دعا کردند و فرمودند:
« در این ماه خدا پسری به شما عطا خواهد کرد، اسمش را محمد حسن بگذارید. » در حالی که آقا علی الظاهر اصلا" اطلاعی نداشتند که خانم من حامله است، و طبعاً راهی برای تشخیص اینکه پسر است یا دختر و در چه تاریخی متولد می شود نبود. اتفاقاً در شب نیمه رمضان بچه ما متولد شد و اسمش را محمد حسن گذاشتیم.

از این گونه امور برای ایشان خیلی ظاهر می شد، اما ابداً ایشان اظهار نمی کنند و همین ها را هم راضی نیستند جایی نقل بشود، ولی برای اینکه مؤمنین بدانند که در این زمان هم خدا به بعضی از بندگانش عنایت دارد و اگر کسانی صادقانه راه بندگی خدا را طی کنند، خدا آنها را راهنمایی می کند؛ که: « والَّذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: و حتماً آنان را که در راهِ ما تلاش و مجاهدت کنند، به راههای خود هدایت می کنیم. سوره عنکبوت/ 69 »

راه تکامل و انسانیت بسته نیست و در این زمان نیز کسانی که بخواهند راه تقرب خدا را طی کنند، در سایه عنایات ولی عصر(عج) و احیاناً به دست این چنین بندگانی که در بین مردم حضور دارند، می توانند به مراتبی از کمال و قرب خدا نایل گردند. اینها همه برای ما می تواند امید بخش باشد و بر ایمان ما بیفزاید.
اینها حقایق ثابتی است. شوخی نیست، حقایق عینی است که وجود دارد و می توانیم ببینیم و آثارش را درک کنیم و خود را قدری از شیفتگی به دنیا و زرق و برقهای آن رها کنیم و بدانیم که لذت و خوشی منحصر به لذتهای حیوانی و شیطانی نیست. انسان می تواند به کمالاتی و لذتهایی برسد که قابل مقایسه با این لذتهای مادی نیست؛ ولی افسوس که ضعف معرفت و ایمان از یک طرف، و هجوم عوامل شیطان داخلی و خارجی، انسانی و جنّی از طرف دیگر آن قدر زیاد است که کمتر به این گوهرهای گرانبها توجه می کنیم. »

آقای مسعودی نیز در این باره می گوید:
« هر کس به خدمت ایشان برسد، اگر توجه داشته باشد می بیند که ایشان درباره جهت خاصی که در او (مخاطب) وجود دارد بحث می کند. ما وقتی با آقای مصباح درس ایشان می رفتیم غالباً پیش از شروع درس درباره امور سیاسی یا اقتصادی یا امور معیشتی خودمان بحث می کردیم، زیرا آن زمان وضع معیشتی طلاب (ازجمله ما) خوب نبود، وقتی آقا می آمدند بدون هیچ مقدمه درست در همین رابطه بحث می کرد، و ما یقین می کردیم که آقا متوجه هست که ما چه بحث می کردیم. مثلاً وقتی ما می گفتیم: چه کار کنیم؟ وضع زندگیمان بد است، قرض داریم، نان شب نداریم. بلافاصله ایشان وقتی می نشستند می فرمودند: بله، طلاب زمان ما هم وضعشان اینطور بود. نداشتند، گرسنگی می خوردند، ولی صبر می کردند. و حکایتی از زندگی علمای گذشته را در این رابطه نقل می کردند.

به یاد دارم روزی با آقای مصباح گفتگو می کردیم: ما چیزی نداریم و نمی شود همیشه با نان خالی زندگی کرد. ایشان آن روز بعد از جلوس فرمودند: یک روز صبح بچه شیخ مرتضی انصاری(ره) نزد او آمد و گفت: آقا ما هیچ خورشتی نداریم، فقط نان خالی داریم. شیخ فرمود: نان تازه است، معلوم می شود که ایشان تازگی نان را خورشت می دانسته اند.
با بیان این مطلب ما یک مقدار آرام می شدیم که ما حداقل همراه نان، پنیر داریم.

آیت الله شیخ جواد کربلایی نیز می گوید:
« مرحوم آقای حاج عباس قوچانی که از شاگردان مرحوم آیت الله آقای حاج میرزا علی قاضی (ره) بودند در یک جلسه خصوصی بعد از تعریف و تمجید بسیار از آیت الله بهجت، به بنده فرمودند: من در سفر خود به ایران برای تشرف به زیارت امام رضا علیه السلام خدمت آقای بهجت رسیدم و در جلسه خصوصی بعد از اصرار زیاد از ایشان خواستم که درباره حالات شخصی و الطاف حق تعالی نسبت به خودشان و برخی از مکاشفاتشان سخن بگویند. ایشان حدود بیست امر مهم الهی و لطف خاص الهی را که حق تعالی به ایشان عطا فرموده بود برای بنده نقل کردند واز من پیمان گرفتند که به کسی نگویم، ولی بنده یک مورد را به برخی از رفقا گفتم.
من(کربلایی) از آقای قوچانی با اصرار خواستم آن یکی را به بنده بفرمایند. فرمودند: ایشان فرمودند:
« بنده اگر بخواهم پشت سر خودم را ببینم، می بینم. »
سپس می فرمودند: بعد از چند سال دیگر بنده به ایران مسافرت کردم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم باز در جلسه خصوصی عرض کردم: آنچه را که چند سال پیش به بنده فرمودید آیا در قوه خودش باقی است؟ فرمودند: بله. »
یکی از نزدیکان آقا می گوید:
« یک بار به فومن رفته بودم، یک روز مانده به مراجعت خدمت آقای اریب، از علمای فومن رفتم، ایشان چند سکه داد و گفت: یکی از اینها را به آیت الله بهجت بده. وقتی برگشتم آن را خدمت آقا دادم. دوباره که می خواستم به فومن بروم آیت الله بهجت، 1000 تومان به من داد و فرمود: این را با یک واسطه به آقای اریب بدهید. آن مقدار پول را بردم به یک بازاری دادم و گفتم: این را به آقای اریب بده و نگو چه کسی داده، من در مغازه او نشستم او رفت و برگشت و دیدم خیلی تعجب کرده است. گفتم: چه شد؟ گفت: وقتی این پول را به آقای اریب دادم، گفت: قسمتی از خانه ما خراب شده بود و تعمیر کار آمده و گفته بود که 1000 تومان می گیرم درست می کنم. من که پولی نداشتم، به تعمیر کار گفتم: فعلاً صبر کن و اینک این پول درست به اندازه مخارج تعمیر خانه است ».

یکی از دوستان می گوید:
« یکی از بستگان نزدیک من به مرض سرطان مبتلی گردید. اطباء گفتند: حتماً باید در اسرع وقت تحت عمل جراحی قرار گیرد، در غیر این صورت غده سرطانی به جاهای دیگر بدن نیز سرایت خواهد کرد. متحیر مانده بودیم که چه کنیم، آیا بیمار را عمل بکنیم یا نه؟ قرار شد خدمت آیت الله بهجت مراجعه و از ایشان طلب استخاره کنیم.
به محضر ایشان رسیدم و مشکل را بازگو نموده و طلب استخاره نمودم، آقا استخاره کردند و فرمودند: عمل لازم نیست، و مبلغی پول دادند که برای او صدقه بدهیم، و نیز دستور فرمودند مقداری آب زمزم را با تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام مخلوط کرده به قصد شفاء هر روز مقداری از آن به مریض بدهید تا بیاشامد، همچنین دستور فرمودند تعداد زیادی از فقرا را اطعام نماییم، و یا هر چند به مقدار کم به آنان صدقه پرداخت کنیم و ضمناً به فقرای و صدقه گیرندگان بگوییم برای سلامتی بیمار دعا کنند.

بلافاصله دستورات آقا را مو به مو اجراء کردیم و مریضه جهت توسل عازم حرم امام رضا علیه السلام گردید و مدت سه روز در آن حرم شریف به دعا و راز و نیاز پرداخت. حالات بسیار روحانی و عجیبی به او دست داد، پس از برگشت دیگر احساس درد نکرد.
بلافاصله روانه منزل آقا شدم تا ایشان را در جریان بگذارم و دستورات بعدی را بگیرم، که در میانه راه بین منزل و مسجد آقا را دیدم ناگهان پیش از آنکه سخنی بگویم. آقا پرسید: حال مریضه شما چطور است؟ گفتم: الحمدالله و قضایای مشهد را نقل کردم. آقا فرمودند: به همان دستورات عمل کنید، و برای امتحان به پزشک مراجعه کنید.

وقتی مریضه به پزشک مراجعه کرد، پزشک معالج از بیمار با تعجب می پرسد: شما کاری کرده اید یا جایی رفته اید؟ بیمار می گوید: چطور؟ دکتر با تعجب می گوید: خانم، مرض شما به طور ناباورانه کاهش یافته و هیچ احتیاجی به عمل ندارد، و مقدار باقی مانده از غده را با دارو حل می کنیم. هم اکنون الحمدلله مریضه ما بطور کامل شفا یافته و به زندگی خود ادامه می دهد. آنچه که برای ما جالب توجه بود استخاره ای بود که آقا فرمودند و گفتند: نیازی به عمل ندارد.
برچسب‌ها:
[ 16 مرداد 1394برچسب:, ] [ 10:24 ] [ حسینعلی ]
(بسم الله الرحمن الرحیم)
در سال 89 خبری در با عنوان "موافقت پادشاه عربستان با تخريب کامل مسجدالحرام" منتشر گردید. این خبر از طرحی جدید برای توسعه مسجدالحرام پرده بر می‌داشت که توسط شرکت انگليسي معماري اتکينز و همکاری دو معمار مدرن به نام نورمن فاستر و زاها حدید، تهیه شده بود. این شرکت، طرح جديد توسعه مسجدالحرام را براي افزايش جمعيت زائران به 5ميليون نفر به پادشاه عربستان ارائه داد که در مرحله یک اجراي آن تخریب قسمتي از مسجدالحرام، و در مرحله دوم  و سپس سوم آن، تخريب کامل مسجدالحرام به غير از بناي کعبه دنبال می شود.

کعبه در حلقه محاصره طرح جدید وهابی‌ها +تصاویر

 
اکنون این طرح با سرعت تمام درحال اجراست و در پی اجرای مرحله ی اول آن (فاز یک) بخش شمال و شمال غربی جداره مسجدالحرام از ابتدای سعی صفا و مروه تا انتهای باب الفتح تخریب شده است که به نقد آن خواهیم پرداخت.

 


برچسب‌ها:
[ 16 مرداد 1394برچسب:, ] [ 10:24 ] [ حسینعلی ]

تف بر قبر پدر هر چی وهابی آشغاله

جنازه این دختر مسیحی در حالی پیدا شد که وی به شکلی غیرانسانی به ستونی در شهر بسته شده بود و در زیر پای وی کاغذی پیدا شد که روی آن نوشته بود «تف بر او»!

ای عرب های بی غیرت، کاش اندازه این دختران سوریه تعصب و غیرت داشتید.

 درود خدا بر شیرزنان و دختران  دلیر و پاک سوریه.

حتماً این کودکان هم تروریست بودند که این طور وحشیانه اونها رو کشتین.

لشکر شیطان در سوریه (تف بر رویتان باد)

ای کاش می توانستم واقعیات سوریه را به شما نشان دهم که ببینید نهایت پستی این وهابی های کثیف تا به چه حد است ولی صد حیف که تحمل دیدنشان را ندارید.


برچسب‌ها:
[ 16 مرداد 1394برچسب:, ] [ 10:24 ] [ حسینعلی ]
پهپاد  از نمایش "ابابیل مشهور" تا سانتریفیوژ‌های نسل ۳ و ۴ + تصاویر  پهپاد ابابیل۳ و سانتریفیوژهای نسل ۳ و ۴ در حاشیه اجلاس بین‌المجالس اسلامی به نمایش گذاشته شد.  
به گزارش خبرنگار پارلمانی  دستاوردهای علمی و فناوری، دفاعی، هسته‌ای و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حاشیه نهمین اجلاس بین‌المجالس کشورهای اسلامی در سالن اجلاس سران برپا شده است.
در غرفه‌ای که وزارت دفاع برپا کرده است، نمونه عملیاتی پهپاد ابابیل3، ماکت موشک فاتح 110، هاورکرافت U6، ناوشکن جماران و  نمونه عملیاتی موشک‌های تاو نسل 1 و 2 که تولید داخل هستند، به نمایش گذاشته شده است.

در غرفه دستاوردهای اتمی و هسته‌ای کشورمان نیز چرخه سوخت و نمونه محصولات UF4 و UF6 و قرص، غلاف و سوخت راکتور تهران و سوخت IR40 راکتور بوشهر و ماکت نیروگاه بوشهر به نمایش گذاشته شده است.
در قسمت دیگری از این غرفه، نسل‌های مختلف سانتریفیوژ‌های تولید داخل مانند نسل‌های یک و نسل‌های پیشرفته 3 و4 به نمایش گذاشته شده و در قسمت دیگر نیز، محصولات پرتودهی کشاورزی از قبیل برنج و پسته قرار دارد.

در غرفه دستاوردهای فضایی کشورمان نیز ماکت‌های ماهواره‌بر سفیر، رصد و سیمرغ و همچنین ماهواره‌های طلوع1، امید و فجر5 به نمایش گذاشته شده است.
در بخش دیگر این نمایشگاه، غرفه تولیدات فناوری جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته که در آن نمونه‌هایی از محصولات فناوری بالا (های‌تک) تولید داخل نظیر محصولات نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و داروهای پزشکی به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش  ، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، وزارت خارجه و سازمان میراث فرهنگی نیز غرفه‌هایی را در این نمایشگاه برپا کرده‌اند که در غرفه وزارت خارجه اسناد تاریخی قبل و بعد از انقلاب و کتاب مصور کنفرانس سران کشورهای اسلامی در سال 76 که در تهران برگزار شد به نمایش گذاشته شده است.
ا
برچسب‌ها:
[ 16 مرداد 1394برچسب:, ] [ 10:24 ] [ حسینعلی ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
ارديبهشت 1395
فروردين 1395 اسفند 1394 بهمن 1394 دی 1394 آذر 1394 آبان 1394 مهر 1394 شهريور 1394 مرداد 1394 تير 1394
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 35
بازدید کل : 4110
تعداد مطالب : 518
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


Up Page